همه ما روزهایی از زندگیمان را به نقاشی کردن گذرانده ایم. بسیاری از بچه‌ها  با قلم، آبرنگ، مداد رنگی و ... آشنا هستند؛ اما کمتر پیش آمده به این موضوع فکر کنیم که آیا میتوان رنگها را در ذهن ترکیب کرد؟ یک روش مناسب برای آزادسازی انرژی‌های  خلاق، تمرکز و توجه به انرژی‌های  ذهنی است. به بچه‌ها  زمانی که در کارگاه نقاشی هستند، بگویید ابتدا نفس عمیق بکشند، چشم هایشان را ببندند. حالا وقت آن رسیده است که در ذهن خود یک منظره، جنگل یا آسمان را ترسیم کنند. در این مرحله بچه‌ها  می توانند تمام آنچه را که می خواهند نقاشی کنند، ببینند. آنها در قلب، ذهن و تمام اعضا و جوارح شان با نیروهای عظیم درونی شان نقاشی ذهنی می کشند. در این مرحله کودکان نباید به هیچ چیز دیگری فکر کنند، جز ترسیم ذهنی یک نقاشی بی نظیر.
 
الف - گاهی برای این ترسیم ذهنی، بچه‌ها  می توانند با حرکت دست و پا، تصویرسازی کنند. نقاشی ذهنی به بچه‌ها  کمک می کند که ذهنشان را روی یک موضوع متمرکز کنند و تصویرهای بکر در ذهنشان نقاشی کنند. حال از بچه‌ها  می خواهیم چشم هایشان را باز کنند و آنچه را در ذهن تصویر کرده اند به روی کاغذ بیاورند.
 
 ب- روش دیگر این است که یک موسیقی آرام و دلپذیر در کلاس پخش می کنیم. سپس از بچه‌ها  بخواهیم بدون توجه اساسی به کلمات و واژه ها، آنچه را که احساس می کنند، نقاشی کنند. در واقع آنها باید تلاش کنند که با گوش دادن به موسیقی، احساسات خود را رها کرده تا بتوانند آنچه را که دوست دارند به روی کاغذ بیاورند. حال می توان آثار بچه‌ها  را با یکدیگر مقایسه کرده و از آنها خواست که در موردشان با همدیگر بحث و تبادل نظر کنند.
 
ج- در آموزش های خلاق، هدف کنترل دانش آموزان نیست، بلکه هدف راهبری، حمایت و سوق دادن آنها به سوی جاده موفقیت و پیروزی است. برای آنکه بتوان در این حوزه موفق بود باید به کنجکاوی بچه‌ها  توجه کرد. کنجکاوی هر کودک ریشه در انرژی‌های  درونی او دارد. ما با توجه به عملکرد، رفتارها، کنشها و واکنش های آنها میتوانیم به بلوغ ذهنی و اندیشه آنها کمک کنیم. یکی از بهترین روشها این است که معلم در یک کارگاه مهارت زندگی با آنها صحبت کند و زمینه ای برای بروز بهتر آنها فراهم کند. در چنین فضایی، دیالوگی که بر پایه آزادی فردی شکل می گیرد، کودک بدون هراس، ذهنیات، اندیشه ها، احساس و ادراک خود را مطرح می کند. حال اگر این فضا مهیا نباشد و ما بخواهیم صرفا ذهن آنها را پر از اطلاعات خام و بی حساب و کتاب کنیم، پیامد آن تربیت کودکانی است که ذهنشان از اطلاعات زیادی متورم گشته و احساساتشان نابود و قدرت خلاقیتشان به زیر صفر رسیده است. در حالی که اگر در مسیر آموزش درست قرارشان دهیم، به آنها اطمینان دهیم که همراهشان هستیم، مطمئنا به ما خواهند گفت که کیستند.یکی از روشهای مناسب در این محیط، رفتن به پارک یا کنار دریا می باشد. در این روش بچه‌ها  در کنار ساحل یا در چمن به صورت طاق باز دراز کشیده و به آسمان نگاه می کنند. به چه می اندیشند و چه می خواهند؟ در کارگاههای مهارت زندگی می توان با تک تک بچه‌ها  در حیاط مدرسه، پارک، باغ، موزه و سایر نقاط دیگر قدم زد و در حال قدم زدن آموزش داد. یکی از روشهای مؤثر هدایت انرژی، آموزش قدم زدن با بچه‌ها ست. ما می توانیم در حین قدم زدن و گپ و گفت و درد و دل کردن بسیاری از عناصر نامشکوف در کودکان را کشف کنیم.
 
 د- یکی از بهترین شیوه‌های هدایت انرژی خلاق، هنر بد خط نویسی یا با شتاب نوشتن است. در این روش هر دانش آموز یک کاغذ سفید (4A) جلوی خود می گذارد و سپس معلم به آنها می گوید در یک گوشه کاغذ بدون فکر هر آنچه می خواهد با سرعت و با خط بد بنویسد و یا حتی می تواند تصویرسازی کند. بعد از آن باید بلافاصله سمت دیگر را در جلوی خود قرار داده و روی آن به همان شیوه بنویسد. حال وقتی هر ۴ طرف کاغذ پر شد می توان به آنها نگاهی انداخت و بین آنها ارتباطی برقرار کرد و در وسط کاغذ در یک دایره این ارتباط را نشان دهد.
 
روش دیگر این است که هر کس سعی می کند یک موجود زنده مثلا یک فرشته یا دیو را در چهار طرف کاغذ، نقاشی کرده و بعد میان آنها ارتباط برقرار می کند. این کار بچه‌ها  را پر از روحیه زندگی می سازد و نشاط و سر زندگی ایجاد می کند (1994 ,Kohl).
 و - یکی از روشهای مناسب در این محیط، رفتن به پارک یا کنار دریا می باشد. در این روش بچه‌ها  در کنار ساحل یا در چمن به صورت طاق باز دراز کشیده و به آسمان نگاه می کنند. آنها باید هر آنچه را که در آسمان می بینند به ذهن و خاطره سپرده و بعد در مورد آن صحبت کنند. در این روش بچه‌ها  احساس شادی و سرور زیادی خواهند کرد.
 
 هـ - می توان در کنار ساحل از بچه‌ها  خواست چشم‌هایشان را ببندند؛ سپس شن را روی دست و پاهای آنها بریزیم. از بچه‌ها  بخواهیم به هیچ چیز فکر نکنند، به جز احساس ریزش شن بر روی پوست دست و پا که لحظاتی بسیار جالب توجه و فراموش نشدنی را ایجاد خواهد کرد. در این روش بچه‌ها  یاد می گیرند به وجود احساسات و توانایی های دست و پاهایشان و قدرتی که در بدن آنها وجود دارد پی ببرند. وقتی که در انتها چشم هایشان را باز کنند، لبخند و شادی فضا را پر خواهد کرد.
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396